وکالت و تبلیغ هست ها و باید ها

مشاهده شماره اخیر هفته نامه صوراسرافیل و علی الخصوص مطالب منتشره در قسمت برای وکلا تبلیغات ممنوع! با توجه به همایش جایگاه تبلیغات در حرفه وکالت؛ بایدها و نبایدها، که در خرداد ماه سال جاری برگزار گردیده بود، منشاء گریزی است به مقاله پیشین اینجانب که در شهریورماه سال 1389 در خبرنامه کانون وکلای دادگستری اصفهان با عنوان وکالت و تبلیغ به چاپ رسانده بودم

مشاهده شماره اخیر هفته نامه صوراسرافیل و علی الخصوص مطالب منتشره در قسمت "برای وکلا تبلیغات ممنوع!" با توجه به همایش جایگاه تبلیغات در حرفه وکالت ( مقالات مرتبط با وکالت - سوالات مرتبط با وکالت )؛ بایدها و نبایدها، که در خرداد ماه سال جاری برگزار گردیده بود، منشاء گریزی است به مقاله پیشین اینجانب که در شهریورماه سال 1389 در خبرنامه کانون وکلای دادگستری اصفهان با عنوان وکالت و تبلیغ به چاپ رسانده بودم.

استقلال وکیل از مظاهر دادرسی عادلانه است ، وکیل رکن چهارم دادرسی - استقلال نهاد وکالت - وکیل کیست ؟ 

نکته جالب آن که مقاله مذکور که قریب به 5 سال پیش به چاپ رسیده حاوی نکاتی است که اکنون بسیاری از آنها را در اظهارنظر همکاران و خصوصاً شرکت کنندگان در همایش فوق الذکر مشاهده می کنیم و حال آنکه در آن زمان بسیاری حتی به حداقل های بحث یعنی معرفی توانمندی های وکلا رضایت نداده آن را مصداق بارز تبلیغ و بر اساس تفاسیر خود اقدام خلاف شان موضوع ماده 80 آئین‌نامه لایحه قانونی استقلال کانون وکلا دادگستری که اشعار می دارد: "ماده 80 -در موارد ذیل متخلف به مجازات انتظامی درجه 4 محکوم می‌شود: 1. در صورتی که بکارگیری (به کاری) اشتغال پیدا کند که منافی با شئون وکالت است و با تذکر این نکته از طرف کانون به شغل مزبور ادامه دهد یا مرتکب اعمال و رفتاری شود که منافی شئون وکالت است. 2. در صورتی که به وسیله اوراق چاپی یا تابلو یا مسائل دیگر درجه خود را بالاتر از پروانه که دارد معرفی نماید. 3. در صورتی که به وسیله فریبنده تحصیل وکالت نماید. و..." که البته به نظر صدر بند یک و بندهای دوم و سوم این ماده از بحث ما خروج موضوعی دارند و در این موارد جای بحث خاصی نیست لکن در رابطه با ذیل بند یک ماده فوق الاشعار که بیان داشته: " مرتکب اعمال و رفتاری شود که منافی شئون وکالت است" اندکی جای بحث و تامل باقی می ماند که آنهم با توضیحاتی که در ادامه خواهد آمد به نظر مرتفع می گردد.به راستی آیا وکالت ( مقالات مرتبط با وکالت - سوالات مرتبط با وکالت ) نیز چون سایر حِرَف یک شغل و مَمَرِ درآمد نیست؟ و آیا کسانی که به آن روی می‌آورند در بسیاری جنبه ها بیش از یک حرفه از آن انتظار دارند؟ آیا جذب موکل (به تعبیری مشتری)  هدف بسیاری از ما نیست؟ آیا داشتن درآمد بالاتر و رفاه بیشتر وکیل ارتباط مستقیم با تعداد موکلان در بسیاری موارد و در آتیه کیفیت موکلان ندارد؟ آیا افراد صرفاً با مشاهده تابلوی دفتر وکیل (که در شرایط فعلی، بسیاری به علت اشتغال در محلی غیر از محل واقعی اشتغال خویش از نصب تابلو نیز محرومند!) به وی مراجعه می کنند؟ که به نظر می رسد دوران موکلان گذری به سر آمده باشد.

میزان دستمزد وکیل - وکیل دادگستری وظیفه اش چپیست و از چه دفاع می کند ؟ 

پاسخ این سؤالات کاملاً واضح است و هرکس که اندکی در دفاتر وکالت حضور داشته و حتی وکیل یا کارآموز وکالت هم نبوده باشد به سادگی این پاسخ‌ها را می داند. به راستی آیا قیل و قال در باب تبلیغ وکلا، که در حال حاضر از سوی برخی همکاران مطرح می شود امری پسندیده است؟ آیا غیر از این است که غالب ایشان در زمانی که تعداد وکلا بسیار اندک بوده و تقریباً تمامی آنها در سطح شهرهای محل کار خویش شناخته شده بودند، شروع به وکالت کرده‌اند؟ و حال نیز به پشتوانه شناختِ ناشی از آن دوران و اندوخته های مالی که اغلب به کمک تورم موجود چندین برابر شده و آنها را از حیث مالی بی نیاز نموده، به وکالت موردی و گزینشی پرونده های مهم و به اصطلاح نان و آب دار سوق داده است.آیا تفاوتی میان آقا/خانم (الف) با آقا/خانم (ب) است که اولی به پاس چند سال حضور بیشتر و البته بهره‌گیری از فقدان رقیب، نامی برای خویش به دست آورده و دومی به واسطه سن و بالتبع آن حضور کمتر از این امتیاز بی بهره است؛ حال آنکه ممکن است شخص دوم از مدارج علمی بالاتر و تخصص برتر نیز برخوردار باشد!از این مقدمه که بگذریم می خواهم وارد بحث اصلی در باب تبلیغ وکلا شوم، تا ببینیم آیا صحیح است که مانع این اقدام به بهانه‌های واهی شویم؟!به راستی تبلیغ چیست و هدف از آن چه می باشد؟ آیا تبلیغ ریشه در زبان عرب و عبارت بَلَغَ به معنای رساندن ندارد؟ آیا در باب تبلیغ هدفِ مُبَلِّغ چیزی جز بیانِ توانمندی‌های خویش و آشکار ساختن آن برای دیگرانی است که می‌خواهند از آن به منظور رسیدن سریع‌تر و بهتر به ابزارهای رفع نیازهای خویش، از آن بهره بگیرند؟یقیناً، چیزی جز این نیست و این اقدام در واقع امر متضمِن حقوق تبلیغ کننده و مخاطبان وی است؛ چرا که هم با این اقدام مُبَلِّغ به خواسته‌اش که همانا آشکار سازی هنر و صنعت خویش است می‌رسد و هم مخاطب می‌تواند در فضایی باز و بر اساس نیازهای خویش به فردی که گمان می‌کند بهتر می‌تواند نیازهای وی را برطرف کند رجوع نماید.

اگر تبلیغ عملی پسندیده نیست، چگونه است که یکی از اساسی‌ترین تکالیف انبیاء و اولیاء تبلیغ بوده است؟!چگونه تبلیغ نارواست و حال آنکه بسیاری از همکارانی که تبلیغ را مذموم می‌دانند به واسطه مناصبی که در هیآت مدیره و اتحادیه دارند، با همین عناوین و با مصاحبه‌ها و انتشار تقریرات خویش که مبتنی بر همان مناصب است، جایگاهی برای خویش در میان ارباب رسانه یافته‌اند. آیا این امر خود تبلیغی مضاعف نیست؟پُر واضح است که در شرایط کنونی ممانعت از تبلیغ وکلا صحیح نیست چه آنکه که در عمل نیز بسیاری وقعی بر آن نمی‌نهند. به عنوان مثال داشتن تارنما برای وکلا و معرفی توانمندی ها و تخصص‌های ایشان امری ناپسند و تبلیغ محسوب می‌شود؟ آیا اعلام اینکه در چه زمینه هایی دارای مدرک از مؤسسات معتبر هستید (البته با ذکر منبع آن و به طور مستند) ناشایست است؟ به عنوان مثال اعلام این موضوع که شما به عنوان یک وکیل دارای مدرک زبان خارجی از فلان مؤسسه معتبر هستید تبلیغ و مغایر شئون وکالت است؟ آیا این حق موکل شما نیست تا بداند می تواند از دانش شما در این عرصه استفاده کرده و در دعاوی‌ای که با طرف های خارجی خود دارد بر شما به عنوان وکیل ایرانی خویش تکیه نماید؟!به عنوان مثال همین موضوع که موکل بداند با وکیلی صحبت می کند که دارای مقاله لاتین و علی‌الخصوص مقالات منتشره در مجلات معتبر خارجی (ISI) است و یا در همایش های تخصصی در موضوعات خاص شرکت نموده و یا در حوزه های تخصصی نوین چون جرایم رایانه ای دارای تخصص و اشراف است بر نگرش وی نسبت به وکیل خویش تأثیر نمی گذارد؟ یقیناً مؤثر است (همانطور که برای خود ما نیز در فرآیند مراجعه به پزشکان احراز فعالیت های علمی و نیز حضور ایشان در دوره های تخصصی، بسیار تاثیرگذار است) و البته حامی حقوق و منافع موکل نیز خواهد بود، چرا که با شناخت بیشتر و درک این مهم که فرد مورد نظر دارای توانمندی‌های لازم جهت انجام امور وی می‌باشد به او رجوع می کند.

مراحل تمدید پروانه وکالت پایه یک کانون وکلای دادگستری مرکز - خواسته الزام به استرداد پروانه های وکالت 

در حال حاضر در بسیاری موارد رجوع افراد به وکیل صرفاً ناشی از شناختی است که از دیگران نسبت به شخص وکیل برای وی حاصل می شود که آن نیز همواره نمی‌تواند مبتنی بر واقع باشد، چرا که این شناخت از مجاری مستند حاصل نشده است.از حیث قانونی هرچند برخی با توجه به ماده 80 آئین‌نامه لایحه قانونی استقلال کانون وکلا دادگستری و البته ذیل آن به دنبال انطباق تبلیغ با اعمال و رفتار منافی شئون وکالت ( مقالات مرتبط با وکالت - سوالات مرتبط با وکالت ) هستند لکن به نظر می رسد با توجه به قید صدر بند حاضر و بندهای دوم و سوم ماده اخیرالذکر چنین برداشتی موافق موازین و اصول حقوقی نبوده و به جهت سکوت مقنن در این خصوص عملاً جایگاهی برای چنین تفسیر موسعی فراهم نیست. چه آنکه در تبیین موضوع بسیاری به مواردی چون: الف) بخشنامه شماره 165 مورخ 16/1/68 کانون مرکز؛ ب) بند 4 جلسه شورای هماهنگی کانون وکلای دادگستری مورخ 15/2/79؛ پ) بند 4 مصوبه شورای هماهنگی کمیسیونهای کارآموزی کانونهای وکلا مورخ 24/6/79؛ ت) بخشنامه سال 79 نایب رییس وقت کانون مرکز؛ ث) مصوبه مورخ 18/7/79 هیات مدیره کانون مرکز که توجهاً به این موارد می توان اذعان داشت که در بسیاری صرفاً اظهارنظر اعضای وقت هیات مدیره کانون مرکز منشاء بحث بوده و در ثانی در مواردی تنظیم سربرگ و انتشار آگهی در جراید و مطبوعات و معرفی به عنوان بالاتر یا همکاری با موسسات غیرقانونی بوده است که با تامل به موارد پیش گفته و انتزاع بسیاری از کانون از کانون مرکز پس از آن سالها و استقلال کانون ها و توجهاً به مبنای بحث این اظهارنظرهای کانون مرکز که غالباً خود را مبتنی بر عرف حاکم بر جامعه وکالت دانسته اند که تبلیغ را برای وکیل مذموم می دانستند، سوای آنکه ایشان عرف را چگونه احراز نموده اند که خود محل بحث است به نظر می رسد ورای بحث اصولی و حقوقی در باب عرف و اقسام آن (اعم از عرف عام، خاص و...) در یک کلام بتوان در مانحن فیه عرف را رفتار و رویه عموم جامعه وکلا دانست که توجهاً به وضعیت امروز جامعه وکلا و گرایش بسیاری از همکاران به شناساندن خویش می توان چنین برداشت نمود که عرف موجود از حیث مبنایی با عرف زمان اظهارنظرهای فوق تفاوت نموده، امروزه قاطبه وکلا تبلیغ را با آن شرایطی که گفتیم مذموم نمی دانند و به نظر می رسد نمی توان قائل به ممنوعیت تبلیغ برای وکلا بود.با این حال، به نظر می‌رسد پذیرش تبلیغ صحیح و به دور از بزرگ‌نمایی و بیان مطالب خلاف واقع از سوی وکلا این تالی مثبت را نیز دارد که از فعالیت‌های کاذبی چون دلالی جلوگیری به عمل آورده و زمینه فعالیت این اشخاص را ازمیان می برد.

آئین نامه صدور جواز وکالت اتفاقی ( موقت )

به دیگر سخن با این اقدام کار ناپسندی که در سال‌های اخیر در جوامع وکالتی ما در سرتاسر ایران مرسوم گردیده و همه نیز با آن مواجه شده و از آن مطلع‌ایم یا ازبین می‌رود و یا بسیار محدود می شود؛ چرا که در این شرایط انتخاب وکیل از سوی موکل مبتنی بر شناختی مستند است و نه مبتنی بر شنیده‌های بی‌اساس از اشخاص ثالث که دنبال منافعی برای خویش هستند.قصد اطاله کلام ندارم و مطالب را در همین جا بر این سیاق جمع می‌کنم که:اولاً) تبلیغ توان و تخصص وکیل به هیچ وجه امری ناپسند نیست؛ثانیاً) موکلان حق دارند تا نسبت به توانایی و تخصص وکیلی که می خواهند برگزینند از مجاری مستند علم حاصل کنند.

احسان زررخ  وکیل دادگستری
هفته نامه صوراسرافیل 1394/5/4